یک دنیا رحمت،یک عمر صداقت
بخش اول : شخصیت شناسی پیامبر اکرم (ص)
حضرت محمد (ص) آخرين پيامبر الهى، بنيانگذار حكومت اسلامى و نخستين معصوم در دين مبين اسلام می باشند. ایشان در تورات و برخى كتب آسمانى «احمد» ناميده شده است.
حضرت محمد (ص) روز جمعه، هفدهم ربيع الاول عام الفيل برابر با سال 570 ميلادى (به روايت شيعه)در شهر مکه معظمه چشم به دنیا گشود. بيشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاول عام الفیل دانسته اند.
پدر و مادر حضرت محمد (ص) :
جناب عبدالله پدر بزرگوار رسول اکرم بود و مادرش آمنه ، دختر وهب بن عبد مناف ، بانوى جليل القدری بود که در طهارت و تقوا در ميان بانوان قريشى، كم نظير و سرآمد همگان بود.
رسالت و زمامدارى :
حضرت محمد (ص) از 27 رجب سال چهلم عام الفيل (610 ميلادى)، كه در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال يازدهم هجرى، كه رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهده دار امر رسالت و نبوت بود. حضرت محمد (ص) علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدينه طيبه بر عهده داشت.
ازدواج :
نخستين زنى كه افتخار همسرى حضرت محمد (ص) را يافت، خديجه بنت خويلد بود. حضرت محمّد(ص) پيش از رسيدن به مقام رسالت، در سن 25 سالگى با اين بانوى بزرگوار ازدواج نمود. خديجه كبرى (س) با موقعيت و اموال خويش، خدمات شايانى به پيامبر اكرم(ص) در راه تحکیم و گسترش رسالت الهی او كرد. اين بانوى بزرگ، از افتخارات زنان عالم است. ایشان به خاطر مقام و منزلتى كه در اسلام به دست آورده بود، مورد لطف و عنايت مخصوص پروردگار جهانيان قرار گرفت. وی در دوران زندگی و حتی پس از رحلت ، از احترام ويژه رسول خدا(ص) برخوردار بود و پيامبر(ص) نيز همسرى مهربان و وفادار براى او بود.
از عايشه، سومين همسر رسول اکرم (ص)، روايت شده است: حضرت محمد (ص) هيچگاه از خانه بيرون نمیرفت مگر اين كه يادى از خديجه مىكرد و از او به نيكى نام مىبرد.
فرزندان حضرت محمد (ص):
الف) پسران : قاسم و عبد الله و ابراهیم
ب) دختران : زينب (س)- رقيه (س)- ام كلثوم (س)- فاطمه زهرا (س)
دختران حضرت محمد (ص) همگى از حضرت خديجه(س) متولد شدند.تنها فرزندى كه از آن حضرت در زمان رحلتش باقى مانده بود، فاطمه زهرا(س)، آخرين دختر وى بود. اين بانوى مكرّمه، افتخار بانوان عالم، بلكه همه انسانها و مورد تقديس و تكريم فرشتگان عرشى است. بانوی بزرگواری که مادر أئمه معصومين(ع) است.
گرچه پيامبر اسلام(ص) به تمام خاندان مؤمن خويش علاقهمند بود، اما در ميان همسرانش بيش از همه، به خديجه كبرى (س) و در ميان فرزندانش بيش از همه، به فاطمه زهرا (س) علاقهمند بوده و به آنان اظهار محبت و لطف می فرمود.
ویژگیهای پیامبر اسلام(ص) :
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی و کلام وحی بهترین معرف برای رسول خدا (ص) است در این کتاب خداوند متعال در آیات متعدد به ابعاد گوناگون شخصیت پیامبر اسلام (ص) اشاره کردند آنچه در میان این آیات مانند خورشید میدرخشد و چشم هر بینندهای را به خود جلب میکند پنج ویژگی برجسته است که تشکیل دهنده اساس شخصیت وجودی آن حضرت میباشند . این پنج ویژگی برجسته پیامبر (ص) در قرآن عبارتند از:
۱- اسوه حسنه بودن: پیامبر اکرم (ص) برای همه انسانها، در همه زمانها و در همه زمینهها الگو و سرمشق است.
و همه باید در رفتار و گفتار از آن حضرت پیروی کنند تا به سعادت و خوشبختی نائل آیند.
قرآن میفرماید: "لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ" برای شما در زندگی رسول خدا الگو و اسوه نیکویی است. (احزاب آیه ۲۱)
۲- داشتن اخلاق عظیم: اخلاق مهمترین عامل جذب افراد و تقویت پیوند اجتماعی است، با اخلاق میتوان در قلب افراد نفوذ کرد و بر دلها حکومت کرد و در پیشبرد اهداف، همه را همراه خود نمود.
پیامبر مکرم اسلام با همین اخلاق عظیم توانست افراد سخت دل و خشن را به سوی خود جذب نماید و همه را مطیع خدا قرار بدهد.
۳- پیامبر رحمت: کسی که رسول خدا است و برای جهانیان فرستاده شده، قطعاً باید شخصیت وجودی اش بر اساس فطرت انسانها و رسالتش خواسته تمام بشریت باشد.
به همین جهت قرآن از میان همه خصوصیات پیامبر اکرم (ص)، او را به عنوان "پیامبر رحمت" معرفی میکند تا همه جهانیان بر محور وجودی آن حضرت گرد هم آیند و خدا را بندگی نمایند.
وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ، ما تو را نفرستادیم مگر اینکه رحمت برای جهانیان باشی ۰ (انبیا /۱۰۷)
۴- عطوفت و قاطعیت: اداره سیاست و اجتماع ایجاب میکند قاطعیت در کنار عطوفت و مهربانی باشد تا هم مؤمنان امیدوار و دلگرم گردند و هم دشمنان و مخالفان بترسند و دست از توطئه و کارشکنی بردارند به همین جهت قرآن در معرفی پیامبر (ص) میفرماید:
مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ، محمد رسول خدا و کسانی با او هستند بر کفار سخت گیر و در میان خودشان دلسوز و مهربان هستند.
پیامبر اکرم (ص) کانون عطوفت و مهربانی برای مؤمنان و مظهر صلابت و قاطعیت در برابر دشمنان بود.
۵- مردمی بودن و مردم داری : رهبران الهی همواره در میان مردم بودند و در همه حال با آنان زندگی میکردند و برای خودشان هیچ امتیازی قائل نبودند و درغم وشادی مردم شریک بودند، همین خصلت سبب شد تا بتوانند مردم را در مسیر هدایت، رشد و کمال قرار بدهند.
قرآن به این ویژگی پیامبر (ص) با تعبیر بسیار دقیق و عمیق اشاره میکند و میفرماید:
" لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ" قطعاً برای شما پیامبری از جنس خودتان آمد که درد و رنج شما بر او دشوار است و به هدایت شما حریص و علاقمند و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.
ما مسلمانان وظیفه داریم ضمن الگو گیری از رفتار و اخلاق رسول بزرگوار اسلام ، جهانیان را با این شخصیت بسیار عظیم آشنا کنیم تا دشمنان شخصیتی ساختگی و دروغین از ایشان نسازند و نا آگاهان را منحرف نکنند .
بخش دوم : شخصیت شناسی امام صادق علیه السلام
امام صادق (ع) روز هفدهم ماه ربیع الأول سال هشتاد و سه هجری در مدینه متولد شد و در نیمه ماه رجب و یا شوال سال یک صد و چهل و هشت در سن شصت و شش سالگی از دنیا رحلت فرمودند. ایشان در دوران خلافت أبو جعفر منصور در مدینه وفات کرد و در کنار قبر پدرش امام باقر (ع) و عمویش امام حسن (ع) در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
إبن بابویه و قطب راوندی روایت کرده اند که از امام زین العابدین (ع) پرسیدند امام بعد از تو کیست؟فرمودند «محمد باقر (ع) که علم را می شکافد». پرسیدند بعد از او امام که خواهد بود؟ فرمودند «جعفر (ع) که نام او نزد اهل آسمان ها صادق است». گفتند چرا او را صادق می نامند و حال آن که همه شما صادق و راستگویید؟ فرمودند «خبر داد مرا پدرم از پدرش رسول خدا (ص) که آن حضرت فرمود «چون فرزند من جعفربن محمد بن علی بن الحسین (ع) متولد شود او را صادق نام گذاری کنید ؛ زیرا که پنجمین فرزند او جعفر نام خواهد داشت و به دروغ و از روی افترا، دعوی امامت خواهد کرد و او نزد خدا، جعفرکذّاب؛ یعنی افترا کننده بر خداست.
ابعاد شخصیتی امام جعفر صادق(ع) :
الف: بعد اخلاقی:
1- عفو و گذشت: امام صادق (ع) مانند اجدادشان اسوه تقوا و اخلاق و از خاندانی است که شیوه و روش آنان عفو و گذشت می باشد. اگر از کسی خطایی سر می زد یا به ایشان بدی می کرد با کمال رأفت و مهربانی از خطای او می گذشت و اشتباه او را نادیده می گرفت.
مردی خدمت امام صادق (ع) رسید و عرض کرد فلان پسرعمویت اسم تورا برد و تا آنجایی که توانست بد گویی کرد و به شما ناسزا گفت. حضرت به کنیز خود فرمود که آب وضو برایش حاضر کند. پس وضو گرفت و شروع به نماز خواندن کرد. راوی گفت من با خودم گفتم که حضرت می خواهد او را نفرین کند. حضرت دو رکعت نماز خواندند و فرمودند «ای پروردگار من، این حق من بود، من او را بخشیدم و جود و کرم تو از من بیشتر است پس او را ببخش.
2 -کار و تلاش: دین مقدس اسلام به کسب و کار ارج می نهد و پیروان خود را به کار و فعالیت امر می کند. امام صادق (ع) نیز نه تنها دیگران را به کار و تلاش دعوت می کردند بلکه خود نیز در روزهای گرم تابستان در مزرعه مشغول به کار بودند.
3-صبر و شکیبایی: حقیقت صبر همان استقامت و تحمل رنج برای دست یافتن به هدف است. صبر و شکیبایی معنای گسترده ای دارد که تحمل در برابر رنج و مشقت و اطاعت پروردگار و مبارزه با هوس های سرکش و ایستادگی در مقابل عوامل گناهان را دربر می گیرد.
کلینی از قتیبة أعشی نقل کرده که خدمت امام صادق (ع) رسیدم تا از فرزند او عیادت کنم. دیدم امام بر در ایستاده و غمین و اندوهناک است. عرض کردم فدایت شوم حال کودک چطور است؟فرمود «می بینی که سخت بیمار است». پس ساعتی درنگ کرد سپس به سوی ما بیرون آمد در حالی که چهره اش شاد بود و آثار غم و اندوه از آن رفته بود. گمان کردم که حال کودک بهبود یافته است گفتم فدایت شوم حال کودک چطور است؟ فرمود «او به راه خدا رفت». گفتم فدایت شوم هنگامی که کودک زنده بود شما ناراحت و اندوهگین بودید اما اکنون که بمرد حالت شما دگرگون شد، چرا؟!فرمود «ما اهل بیت (ع) پیش از رسیدن مصیبت غمگین و اندوهناکیم اما هنگامی که مصیبت واقع می شود به قضای الهی خشنود می گردیم و تسلیم امر خدا می شویم.
ب: بعد علمی:
در باب عظمت علمی امام صادق (ع) شواهد فراوانی وجود دارد و این معنا مورد قبول دانشمندان شیعه و اهل سنت می باشد. امام (ع) درطول 34 سال امامت طولانی خود ابواب علم را بر روی شاگردان و دانشمندان اسلامی گشود و مرجع دینی و علمی شیعیان گردید. امام صادق (ع) با توجه به فرصت مناسب سیاسی که به وجود آمده بود و با ملاحظه نیاز شدید جامعه و آمادگی زمینه اجتماعی، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش امام محمد باقر (ع) را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علوم عقلی و نقلی آن روز، شاگردان بزرگ و برجسته ای همچون هشام بن حکم، محمدبن مسلم، أبان بن تغلب، هشام بن سالم، مفضل بن عمر، جابربن حیان و... تربیت کرد که تعداد آنها را بالغ بر چهار هزار نفر نوشته اند. وی باقدرت هرچه تمام تر نهضت بزرگ علمی برپاکرد و میراث عظیم و سترگی را برای جهان اسلام و تشیع باقی نهاد. امام صادق (ع) درعصر خویش، نام آورترین فرد در مسائل علمی بود و آواز ایشان در سرتاسر ممالک اسلامی شنیده می شد؛ بدین سبب هیچ یک از امامان دیگر ما به تعداد شاگردان آن حضرت شاگرد نداشتند و به تعداد روایات ایشان روایت ندارند. چنان که فقها و دانشمندان بزرگ در برابر عظمت علمی امام صادق (ع)سر تعظیم فرود می آوردند و برتری علمی او را می ستودند. برای نمونه أبوحنیفه پیشوای مشهور فرقه حنفی، می گفت من دانشمندتر از جعفربن محمّد ندیده ام.
قرآن کتاب آسمانی و وحی الهی است که بر قلب مبارک رسول خدا (ص) نازل شده و تمام معانیش در ظرف وجودی پیامبر (ص) جای گرفته است. این کتاب آسمانی ظاهر و باطنی دارد و باطنش نیز دارای باطن های متعدد دیگری است که هیچ کس بر تمامی آنها آگاهی کامل ندارد، جز "راسخین در علم" . امام صادق (ع) در تفسیر آیه 7 سوره آل عمران و در تفسیر راسخون در علم می فرمایند: راسخون در علم، حضرت علی ( ع) و أئمّه (ع) بعد از او می باشند.
ایشان از آگاه ترین افراد نسبت به این احکام بوده و فقه آل محمد (ص) را تدوین نموده و بسیاری از ابواب فقه و احکام فقهی شیعه را بنیان نهاده است. از همین روی، فقه شیعه امامی را فقه جعفری گویند.
بیشترین أحادیث نقل شده از آن حضرت درموضوع فقه است، به گونه ای که فقیهان هسته اصلی اصحاب خاص امام صادق (ع) را تشکیل می دهند. ایشان می فرمایند «خدا دو علم دارد؛ علمی که به ملائکه و رسل تعلیم کرده، و علمی که جز او کسی نمی داند، آنچه را ملائکه و رسل بدانند ما نیز می دانیم و از علمی که مخصوص خدا است اگر چیزی خارج شود پیش ما خواهد آمد.بنابراین ایشان نسبت به احکام و قوانین الهی دارای علم و تسلط بسیاری بودند. متون فقهی گزارش شده از امام صادق (ع) بسیارفراوان است .
ج: بعد عبادی:
در بیان شخصیت عبادی امام صادق (ع)، همین بس که مالک بن أنس می گوید حضرت صادق از سه حال خارج نبود، یا روزه دار، یا ایستاده به عبادت و یا در حال ذکر و او از بزگترین بندگان و زاهدین بزرگ، آنان که از پروردگارشان می ترسند بود. در واقع ایشان مصداق بارز این آیهٌ قرآنی می باشند که می فرماید: إِنَّ الَّذِینَ عِنْدَ رَبک لا یستَکبِرُونَ عنْ عِبَادَتِهِ وَیسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یسْجُدُون (الاعراف، 7/206)؛ آنها که در مقام قرب نزد پروردگار تواند هیچگاه از عبادتش تکبر نمی ورزند و او را تسبیح می گویند و برایش سجده می کنند.
یکی از ویژگیهای مهم امام صادق (ع) عدم دوستی و محبت با دستگاه طاغوت است .ایشان می فرمایند : من أحبّ بقاء الظالمین فقد أحبّ أن یعصی اللّه؛ هر کس بقای ستمگران را دوست داشته باشد در حقیقت دوست دارد که خداوند معصیت شود.
برخورد با فرقه های انحرافی: عصر امام صادق (ع) عصر برخورد اندیشه ها و پیدایش فرق و مذاهب مختلف بود. در زمان ایشان، بر اثر برخورد مسلمین با عقاید و آرای اهل کتاب و نیز دانشمندان یونان، شبهات و اشکالات گوناگونی پدید آمده بود. در آن زمان فرقه هایی همچون معتزلة، جبریة، مرجئة، غلات و امثال این ها پدید آمده بودند که هر کدام عقاید خود را ترویج می کردند. امام صادق (ع) با تمام جریان های فکری و عقیدتی آن روز برخورد کرده و موضع اسلام را در برابر آن ها روشن ساخته و برتری بینش اسلام را ثابت نمودند. ایشان در برخورد با این فرقه ها از شیوه های مختلفی چون تأسیس مراکزعلمی و تربیت افراد مستعد، تبیین و گسترش فقه، احیای حدیث، مبارزه بامسلک های انحرافی و گفتگو و مناظره استفاده می کردند.
تهیه کننده : سید محمد ناجی